چشمه‌ای جوشان و خروشان داشتیم که سالیان سال مایه رونق و سرسبزی روستا بود تا اینکه یک مرکزنشین پولدار آمد و در مسیر چشمه کارگاه پرورش ماهی راه انداخت.

 

با پیگیری فرد پولدار و بودجه #جهاد_کشاورزی آب از سرچشمه تا داخل کارگاه کانال کشی شد. کانال سیمانی زیبایی و سرسبزی سرچشمه و کل مسیر آب را از هستی ساقط کرد. فرد پولدار هر روز به بهانه ای با کشاورزان درافتاد و #حق_آب آنها را سال به سال کمتر کرد.

 

پس از چند سال باغ‌های آباد به ویرانه‌ای متروکه تبدیل شد و سطح زیر کشت #روستا روز به روز محدودتر شد و مردم به #حاشیه‌نشینی روی آوردند همراه با یک احساس مبهم بی‌عدالتی که نمی‌دانند طرف حسابشان کیست و به چه کسی باید بی‌راه بگویند؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
 
https://twitter.com/BlogFiish/status/1417150544360222731

خانم محمدی فردا با ولیت بیا مدرسه

آنها برای بار هزارم از تاریخ درس نگرفتند

فیشنگار:: چالش داستان من و وبلاگ‌نویسی

فیشنگار چگونه مقاله می‌خواند

مدرسه عالی علوم انسانی روزگار نو

عشق مثل تهمت به سُراغ آدم می آیَد

قصه غربت غریبه یا بازگشت ناسیونالیزم در کرونا

سال ,آب ,پولدار ,  ,روز ,مسیر ,روز به ,فرد پولدار ,و سرسبزی ,شد و ,روز محدودتر

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

aryash نمایندگی کرج نهمین اندیشمند(وبلاگ رسمی سایت ریاضی هشتم) narniyan دانلودها fanosrayanehc وبلاگ همسفران رودهن مطالب اینترنتی دانلود خلاصه کتاب اصول و مبانی مدیریت از دیدگاه اسلام مقیمی وبلاگ جامع پزشکی و سلامت